کارگردان
«مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه»: از بینندههای پر و پا قرص «نود» هستم
موفقیت
«تعبیر خواب» با سه جایزه شهاب حسینی در روسیه جایزه گرفت
ساخت
سری سوم «پایتخت» در خارج از کشور
نسخه
جدید «آرزوهای بزرگ» به تلویزیون میآید
سیستم
EPG شبکه های صدا و سیما به زبان فارسی فعال شدند
فرکانس
۱۱۰۵۴ و ۱۱۶۴۲ هاتبرد، دو فرکانس عجیب!
توقف
پخش ITN در فرکانس ۱۱۶۴۲
کارگردان «مدرسه موشها» و «خونه مادربزرگه»: از بینندههای پر و پا قرص
«نود» هستم
تلویزیون
– مرضیه
برومند میگوید شهامت و ذکاوت عادل فردوسیپور در اجرای برنامه «نود» قابل تحسین است.
بهناز
شیربانی: مرضیه برومند کارگردان، بازیگر و عروسکگردان با حضور در کافه خبر به تعدادی
از سئوالهای کاربران خبرآنلاین پاسخ داد.
بخشی
از پرسشها به چگونگی ساخت سریال «آب پریا» اختصاص داشت و برخی دیگر پرسشهای شخصی
کاربران از این کارگردان بود. امیرحسین صدیق و بهناز جعفری بازیگران سریال «آب پریا»
نیز به برخی از پرسشهای کاربران پاسخ دادند که در ادامه میخوانید. پرسشها به
همان صورت که مطرح شده و بدون رعایت رسم الخط درج شده است.
هومن:
لطفا بپرسین که چرا اکثر وصیتهای بیبی آب پری از راههای منطقی اجرا شد اما دوتا
از اونا (مخصوصا آخری) به صورت فانتزی و جادویی حل شد و پریها و استاد بهار نقشی در
اجرای اونا نداشتن؟ این یه دوگانگی و سردرگمی برای مخاطب ایجاد نمیکنه؟ بهتر نبود
حالا که قراره آسمان تهران از سرود پرندگان پر بشه، این سرود فقط به یه سالن محدود
نمیشد و افراد بیشتری این سرود رو میشنیدن؟ مثلا اجرا در برج میلاد یا پخش از شبکه
تهران یا…؟ گاهی احساس میکنم قسمت آخر با عجله کار شده
یا مفهومش برای مخاطب عام، سنگینه. خود من هنوز نفهمیدم اون پرندهها از تصویر پشت
سر بچهها بیرون زدن و واقعی شدن، یا فقط یه تصویر متحرک بودن؟
مرضیه
برومند: ما خیلی به اینکه هفت دستور بیبی چطور اجرا شود فکر کردیم و ماهها برای آن
وقت گذاشتیم. نمیخواستیم خوشبینانه فکر کنیم که از الان به بعد دنیا گل و بلبل میشود.
قصد ما این بود که نشان دهیم از طریق پیگیری تعدادی از آدمها برخی از مشکلات محیط
زیستی حل شود. در قسمت کلاردشت خیلیها به ما گفتند که چرا مردم جمع نشدند که آشغالها
جمع شود. فکر میکنم اگر اینطور بود که ما هیچ وقت نباید مشکل محیط زیستی داشته باشیم.
به نوعی خواستیم این مفهوم را انتقال بدهیم که زمین تا به امروز این طور بوده و از
الان به بعد هم با همین اهمالکاریها روبروست و مشکل حل نشده است.
در بخش
پایانی به این موضوع فکر کردیم که صدای آواز بچهها در آن کنسرت در شهر طنینانداز
شود. از طریق رادیو یا تلویزیون یا حتی رادیو ماشینها و در شهر صدای بچهها طنینانداز
شود، اما بعد نظرم را عوض کردم و به ایده دیگری رسیدیم. این بخش تاثیر هنر را نشان
میداد، به این معنی که عماد به عنوان یک هنرمند که به مسائل محیط زیستش توجه دارد
همین که کنسرتش برگزار میشود انگار صدها پرنده آنجا آزاد شدند، گرچه دیده شدن پرندهها
مجازی اتفاق میافتد و در واقع تجسمی است که بچهها از شنیدن موسیقی دارند.
وقتی
این زمینه در مردم به وجود میآید که به مسائل محیط زیستشان توجه کنند، میشود آرزو
کرد که آپوش شکست بخورد. اینکه قسمت آخر همه چیز را در حالت تعلیق گذاشتم و نخواستم
خیلی خوشبینانه نتیجهگیری کنم به این علت بود که بگویم وقتی به عالم واقع میآییم
میفهمیم که انگار همه اینها قصهای بوده که استاد بهار تعریف میکرده است.
مرضیه
برومند کارگردان، امیرحسین صدیق و لیلی رشیدی بازیگران سریال «آب پریا»
بدون
نام: چطور موفق شدید مسئولین صدا و سیما را برای نمایش حرکات موزون بازیگران زن خود
(خصوصا خانم رشیدی) در این سریال قانع کنید؟!!
برومند:
وقتی که مسئولین احساس میکنند نیت سازنده چیست، مشکلی با کار ندارند، اما وقتی سازنده
نیتش را پنهان میکند مسئولین سازمان هم متوجه آن میشوند. من نیتم را پنهان نکردم.
هیچ قصد و غرضی از اجرای این حرکات موزون نداشتم و فقط به مفهوم قصه کمک میکرد.
بدون
نام: توجه خانم برومند به مباحث مذهبی و اعتقادی، بدون شعار احساس میشود. مثل به کار
بردن احادیث از حضرت رسول در آب پریا. در این خصوص چه توضیحی دارند؟ در خصوص مباحث
مذهبی چه نظری دارند؟
برومند:
من برای انتقال پیامم به مردم از هر چیز خوبی استقبال میکنم.
بدون
نام: سریال رو دوست نداشتم (به علت کودکانه بودن فرم کار)، اما به معنای واقع کلمه
از اینکه یک کارگردانی مثل خانم برومند تا این حد از تکنولوژی استفاده کردند در سریالشون
لذت بردم و امیدوارم سایر کارگردانهای هم نسل ایشون هم تن به این جسارتها بدن، تنها
سئوالم از ایشون اینه که آیا ترس از خراب شدن کار بابت استفاده از تکنولوژی داشتن یا
نه، تا چه اندازه به موفقیت کارشون از قبل باور داشتن؟
برومند:
ترسی ندارم، نهایتش این بود که همه چیز خراب میشد. آسمان که به زمین نمیرسید.
محمد:
چند سئوال از عوامل سریال داشتم؛ خانم برومند در نویسندگی فیلمنامه نقشی داشتین؟ آیا
تصمیم دارین برای تولید آثار بعدی خصوصا «مدرسه موشها ۲» از این تکنولوژیهای رایانهای
استفاده کنین؟ خانم بهناز جعفری در صحنههایی که پرواز میکردین دچار مشکل نشدین؟ در
کدوم صحنهها بجای شما بدلکار بود؟ نگارش فیلمنامه چقدر طول کشید؟ آقای صدیق اگر بازم
نقش پیرمرد بهتون پیشنهاد بشه بازی میکنین؟
برومند:
کار خانم گیتی مرتضوی و راضیه برومند در نگارش داستان این سریال عالی بود. خانم گیتی
مرتضوی همسر آقای رسول نجفیان و خواهرم راضیه برومند بسیار با من همراه بودند. تمام
مراحل تحقیق را این دو خانم انجام دادند. بسیار پیگیر بودند و تحقیقات زیادی کردند،
سفرهای زیادی کردند و حتی لوکیشنها را پیشنهاد کردند، این دو بزرگوار بسیار آدمهای
بیادعایی هستند و همچنان فکر میکنند در حال یادگیری هستند و من هم در تمام مراحل
کنارشان حضور داشتم.
امیرحسین
صدیق: بازی در نقش پیرمرد بستگی به نقشی دارد که پیشنهاد میشود. به عنوان بازیگر دوست
دارم همه جور نقشی را بازی کنم. متاسفانه در تلویزیون یا سینما این سنت وجود دارد که
وقتی نقشی دیده میشود، شبیه آن نقش در پروژههای دیگر هم پیشنهاد میشود. از وقتی
نقش بابای زی زی گولو را بازی کردم با پیشنهادهای زیادی شبیه آن روبرو شدم یا وقتی
در سریال «خودرو تهران ۱۱» بازی کردم تا مدتها به من نقش نیشابوری پیشنهاد میشد!
برومند:
البته امیرحسین هم کم کم به سن استاد بهار نزدیک میشود!
بهناز
جعفری: سعی کردم خودم سکانسهایی که جلوههای ویژه داشت را بازی کنم و کمتر بدل به
جای من حضور داشته باشد، اما در صحنههای کابوسهای استاد بهار، بدل به جای من بازی
کرد. من جزو بازیگرانی هستم که خطر کردن را دوست دارم و بازی در این سریال برای من
اتفاق خوبی بود. به هر حال بازیگران زن در سینما و تلویزیون ایران با تمام محدودیتهایی
که برای آنها وجود دارد خیلی کم برایشان پیش میآید که نقشهای متفاوت بازی کنند.
من از جمله بازیگران خوش شانسی هستم که توانستم در کنار خانم برومند باشم و در یک نقش
متفاوت بازی کنم. فکر میکنم نظیر این سریال تا چند سال آینده ساخته نخواهد شد. با
اینکه در این سریال از جلوههای ویژه استفاده شد و شیوه متداولی در سریالسازی ما نیست،
خدا را شکر اتفاق بدی برای هیچ کدام از بچهها رخ نداد.
شیما:
سریال بسیار آموزنده و موفق بود که از حالت شعارگونه فاصله داشت و به موضوع مهمی پرداخته
بود. اعتراضی که دارم این است که در قسمت ماسوله باید از لهجهٔ تالشی
برای بازیگران استفاده میشد نه گیلکی. چرا که ساکنان غرب گیلان و به خصوص ماسوله،
قوم تالش هستند. این فیلم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به معرفی ماسوله هم پرداخته
است و باید آن را درست و آنطور که هست نشان دهد. وجود گیلک در ماسوله درست مثل آن قسمت
از سریال است که در شیراز، وجود یک پزشک ترک باعث تعجب شخصیتها میشود. انتظار داشتیم
به این موضوعات ساده دقت شود.
برومند:
من به خوبی میدانم که تالشیها، با گویش تالشی صحبت میکنند، اما ماسولهایها و گیلکیها
هم در تالش زندگی میکنند. خیلی وارد این جزئیات شدن به نظر من در نمایش ضرورت ندارد.
مسعود:
۱- تلاش کنند این نوع سریالها با استفاده از فناوریها و نرم افزارهای جدید سینمایی
حرفهایتر ساخته شده و موضوع حفظ محیط زیست مثل بازیافت زباله و عدم انتشار زباله
در محیط توسط همه مردم نهادینه شود و واقعا به داد این محیط زیست برسیم. ۲- قبیح بودن
آسیب به محیط زیست با استفاده از این نوع فیلمها گسترش یابد. ۳- آیا تمابل به ساخت
فیلم سینمایی با موضوع حفظ محیط زیست توسط این گروه وجود دارد.
برومند:
در مورد تمایلم برای ساخت فیلم محیط زیستی باید بگویم که داریوش مهرجویی با ساخت «نارنجیپوش»
این کار را در سینما انجام داد. من هر کاری که میکنم، صرف نظر از اینکه موضوع محوری
و عمده آن چیست، حتما در آثارم به مسائل و موضوعاتی که به آن معتقدم و جزو دغدغههایم
است فکر میکنم. از جمله توجه به موضوع زبان؛ نکتهای که بسیاری از مخاطبان بعد از
دیدن سریال «آب پریا» در نظراتشان به آن اشاره کردهاند و بابت کاربرد درست زبان در
سریال از عوامل قدردانی کردهاند. به کار بردن جملات زیبا و آهنگین، استفاده از کلمات
فراموش شده فارسی از جمله مواردی است که در آثارم رعایت میکنم.
مبین:
این فیلم از لحاظ محتوا و داستان خیلی خوب بود. ولی میشه ازشون بپرسید چرا اینقدر
شخصیتها (مخصوصا پریها) لوس بودند؟
برومند:
من که سریال کمدی نساختم. نظرات نسبت به شخصیت پریها متفاوت است و سلیقهای است. قصد
من خنداندن تماشاگر نبوده است، گرچه دلم میخواست تماشاگر با تبسم به این سریال نگاه
کند. من هم نمیدانستم پریها چه شکلی میتوانند باشند و سعی کردم تصویری از پریها
نشان بدهم. در این سریال پریهایی را به تصویر کشیدیم که خطاکار هم میشوند. میتوانند
نوشابه بخورند، سر به هوا باشند یا حتی با هم دعوا کنند و میتواند آنقدر حواسشان
پرت بوده باشد که زمین به این روز افتاده باشد. نمیدانم یک پری خیالی را چطور میشود
ترسیم کرد هر چند به نظر من خوب بود.
صدیق:
فکر میکنم مخاطب ما با فانتزی بیگانه شده است. مثل اینکه بگویید جانی دپ در فیلم
«چارلی و کارخانه شکلاتسازی» بیمزه است. ممکن است برخی شخصیت او را در این فیلم دوست
داشته باشند و برخی دیگر خیر.
برومند:
بسیاری از مخاطبان نقش بهناز جعفری را دوست داشتند. به هر حال سخت است نقشی را بازی
کنی که ما به ازای بیرونی نداشته باشد و باید آن را خلق کنی. با تمام محدودیتهایی
که سر راه ما برای ساخت این سریال بود، در حد بضاعتمان سعی کردیم کار قابل قبولی را
ارائه دهیم.
بدون
نام: مرضیه برومند استقلالی هست یا پرسپولیسی؟؟؟؟
برومند:
من پرسپولیسی بودم. الان طرفدار تراکتورسازی هستم.
بدون
نام: جریان ساخت فیلم «کلاه آبی» با تهیهکنندگی علی فتحالله زاده چه بود؟
برومند:
من با آقای فتح اللهزاده رابطه خوبی دارم و سالها است خودش و خانوادهاش را میشناسم.
ایشان در سالهای گذشته در مرکز هنرهای نمایشی کار میکردند و یک دوه دبیر جشنواره
عروسکی بودند و من به عنوان مشاور اجرایی در کنار او بودم. آقای فتحاللهزاده یک روز
من را به جشنواره مطبوعات خانوادگی دعوت کردند که در سالن حجاب برگزار میشد. اتفاقا
من با مانی نوری پسری کوچکی که در سریال «زی زی گولو» بازی میکرد و حالا بزرگ شده
است به این نمایشگاه رفتم، چون استقلالی است و دوست داشت آقای فتح اللهزاده را ببیند.
ما به
این نمایشگاه رفتیم و آنجا آقای فتح اللهزاده در جمع خبرنگاران گفت: «من و خانم برومند
قرار است یک کار عروسکی بکنیم» و من هم به شوخی گفتم اسمش «کلاه آبی» است. غافل از
اینکه این حرف من چه تبعاتی در رسانهها خواهد داشت! بعد از آن با هجوم خبرنگاران ورزشی
مواجه شدم، خبرش دربرنامه «نود» عادل فردوسیپور هم پخش شد.
یه ایرانی:
دوست دارم به عنوان یک چهره فرهنگی، نظر خانم برومند را درباره ورزش و علایق ایشان
نسبت به ورزش جویا شوم. چون در برخی از کارهای ایشان از جمله آب پریا در برخی قسمتها
از ورزش سخن گفتند و یا تصاویری را از ورزش نمایش دادند.
برومند:
من یک خواهر به نام طاهره دارم که قهرمان بدمینتون بوده و در حال حاضرمربی بدمینتون
است. در یک مسابقه مقام اول را کسب کرد و در روزنامه نوشته بودند مربی مرضیه برومند.
حتی لوحش هم به اسم من نوشته شد. من ورزشکار نیستم، اما در گذشته بسکتبال بازی میکردم
و عضو تیم بسکتبال دانشکده بودم و مقام آوردم، اما وقتی که سنم کمی بالا رفت دیگر این
ورزش را ادامه ندادم. الان والیبال را بیشتر از بسکتبال دوست دارم، اما فردوسیپور
را خیلی دوست دارم و همه برنامههایش را میبینم. ذکاوت، شهامت و موشکافیاش در اجرا
را دوست دارم. تحلیل شرایطی که از فوتبال میکند و میشود آن را به همه مسائل مملکت
تعمیمش داد از نکات قابل توجه برنامه او است. من از بینندههای پر و پا قرص برنامه
«نود» هستم.
موفقیت «تعبیر خواب» با سه جایزه شهاب حسینی در روسیه جایزه گرفت
موفقیت
«تعبیر خواب» با سه جایزه
شهاب
حسینی در روسیه جایزه گرفت
فیلم
«تعبیر خواب» به کارگردانی رضا دادویی در پانزدهمین جشنواره فیلم پلیسی روسیه سه جایزه
از آن خود کرد که از جمله آنها دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد برای شهاب حسینی است.
به گزارش
خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری الدیار لبنان، فیلم «تعبیر خواب» به کارگردانی
رضا دادویی در پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم پلیسی روسیه سه جایزه از آن خود کرد.
بنابر
این گزارش، در این جشنواره که در مرکز فرهنگی نیروهای مسلح روسیه برگزار شد جایزه ویژه
کمیته داوران و تمثال بلورین این جایزه به همراه لوح تقدیر برای کارگردانی این فیلم
به رضا دادویی اهدا شد.
همچنین
شهاب حسینی دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد و حمید ابراهیمی دیپلم افتخاری بازیگر مکمل
مرد را برای بازی در فیلم «تعبیر خواب» دریافت کردند.
بنابر
این گزارش فیلم «تعبیر خواب» تولید سال ۹۱ با بازی شهاب حسینی، حمید ابراهیمی، مهران
نائل، الهه حسینی و … داستان پلیسی را روایت میکند
که در دو راهی انتخابی تعیینکننده در زندگیاش قرار میگیرد. او در جریان یک پرونده
سرقت با مشکلات فراوانی دست به گریبان شده و میان دو راهی انجام وظیفه و عمل به قولی
که داده، مانده است.
یوری
میتوشین رئیس این جشنواره در اختتامیه این جشنواره با تقدیر از مشارکت ایران در این
جشنواره گفت: سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی پیشرفت کرده و توانسته است کارهای با
ارزشی ارائه دهد.
به گزارش
فارس، در پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم پلیسی روسیه ۱۵۹ اثر مستند، سینمایی و
تلویزیونی از ۴۰ کشور از جمله روسیه، ایران، آمریکا، لهستان، آرژانتین و اتریش حضور
داشتند.
ساخت سری سوم «پایتخت» در خارج از کشور
سری دوم
مجموعه تلویزیونی «پایتخت» پس از موفقیت سری اول آن روی داد. سریالی که داستان یک خانواده
علی آبادی را روایت می کرد که از شمال کشور به تهران آمده بود اما مشکلاتی که سر راهش
قرار گرفت او را به شهر خود برگرداند.
به گزارش
افکارنیوز، سری دوم مجموعه تلویزیونی «پایتخت» پس از موفقیت سری اول آن روی داد. سریالی
که داستان یک خانواده علی آبادی را روایت می کرد که از شمال کشور به تهران آمده بود
اما مشکلاتی که سر راهش قرار گرفت او را به شهر خود برگرداند.
در سری
دوم همان خانواده گنبد و گلدسته ای را از شمال کشور به جنوب کشور برسانند. سری دوم
مجموعه پس از دوسال نوروز ۹۲ از شبکه یک پخش شد و آنچه در ادامه می خوانید گفت و گو
با «سیروس مقدم» کارگردان این سریال است.
ا پایان
پخش سری دوم پایتخت، بازتاب ها چطور بود؟ مخاطبان بیشتر سری اول را دوست داشتند یا
سری دوم را؟
-بازتاب
هایی که ما داریم محدود به اطرافیان ما است و نظرسنجی هایی که سازمان صداوسیما انجام
می دهد و هنوز نتیجه آن مشخص نشده است. آن چه به ما رسیده حکایت از بازتاب خوب سریال
بین مردم کشورمان دارد.
به نظر
می رسد که در سری دوم این سریال، ریتم کار نسبت به سایر آثار شما بسیار کندتر شده بود،
این ماجرا سهوا اتفاق افتاده بود یا خود شما با آگاهی قبلی این کار را انجام دادید؟
-در پایتخت
۲ ، ماجراها و حوداثی که پیش می آمد، متفاوت از سری اول روی داد. در سری قبل به ما
انتقاد می شد که شما ناگهان ماجراها و حوادث بزرگی سر راه این خانواده قرار می دهید
که باورکردنش بعضی وقت ها سخت می شود. ما این بار حوادث و ماجراها را بسیار کوچک تر
و لطیف تر و نرم و ظزیف وارد قصه کردیم و همان طور هم تمامش کردیم. مثلا یک داستان
از کلاه آغاز شد و ما به قصه آهو رسیدیم. سعی کردیم عین زندگی جلو برویم، حوادث نرم
نرم پیش بیایند و به سرانجام برسانیم. نوع درام ما این بار نرمی و ظرافت بود و مخاطب
را قدم به قدم وارد داستان کردیم.
به نظر
می رسد که شخصیت ها هم دچار تغییر شده بودند. مخصوصا رفتار باباپنجعلی که به نظر می
رسید کاملا کنترل شده است و همچنین نقی که به نظر می رسید کمی اخلاقش تندتر شده است.
-کاملا
درست است. با توجه به جمع بندی که از پایتخت یک داشتیم و با توجه به نقطه نظراتی که
به ما منتقل شد، هم در گویش باباپنجعلی و هم در رفتارش تغییر اعمال کردیم. لهجه او
را کاملا با حضور مشاوران درست جلو بردیم و همچنین سعی کردیم بابا پنجعلی موقرتر و
موجه تر و در واقع پخته تر باشد. روی بیماریش هم زیاد تاکید نکردیم.
آدم ها
قرار نیست نقش قبلی خود را بازی کنند. اگر این طور باشد، همه شخصیت های سریال های اپیزودیک
کاملا یکسان خواهند بود. ما با شخصیت هایی روبرو می شویم که دو سال زندگی کرده اند
و پخته تر شده اند. اصلا قرار نبود آنچه که در پایتخت یک دیدیم، عین به عین در پایتخت
۲ تکرار کنیم. آن وقت حوصله تماشاچی سر می رفت. ما سعی کردیم وجوه شخصیتی جدیدی از
کاراکترها به نمایش بگذاریم که در سری قبل کمتر به آنها توجه کردیم.
حضور
برخی بازیگرها مانند مهران احمدی و هومن حاجی عبدالهی و یا خانم نصرتی در کار بسیار
جواب داد و مخاطب ارتباط خوبی با آنها برقرار کرد، چرا از حضور آنها در طول سریال بیشتر
استفاده نکردید؟
-ما سعی
کردیم در سری دوم از بازیگرهای حرفه ای تر و تازه تر استفاده کنیم که به لحاظ جنس بازی
بیشتر به خانواده نقی شباهت دارند. مهران احمدی هم خودش انگیزه بسیار بالایی برای حضور
در سری دوم پایتخت داشت و هم ما خیلی علاقه داشتیم که کنار تیم ما باشد. خانم نصرتی
هم همینطور. یا هومن حاجی عبدالهی در نقش رحمت خروس باز به واسطه اینکه خودش هم شمالی
است بهترین گزینه برای ایفای این نقش بود.
اما فیلمنامه
های ما از قبل نوشته شده بود و به صرف اینکه بازیگری خوب نقشش را بازی می کند، نمی
شود بی خودی حضور داشته باشند. چون این طور دیگر آن تاثیر و زیبایی و قشنگی که روی
مخاطب گذاشته دیگر نخواهد داشت. اگر حضورشان غلط و یا بی اندازه بود، قطعا مخاطب آن
را پس می زد و دیگر با استقبال مواجه نمی شد. حضورها به اندازه و به قاعده بود و به
همین دلیل دلنشین بود. اگر حضور آنها را لفت می دادیم، این حضور قشنگ خراب می شد.
در سری
دوم با اعتراض درباره لهجه ها مواجه نشدید؟
-خوشبختانه
تا به حال خیر. چون ما مشاوره زیادی از صداوسیمای مرکز گلستان و همچنین استانداری گرفتیم
و آنها مشاورانی را به ما معرفی کردند که فیلمنامه ها را خواندند و نظراتشان را گرفتیم
و روی لهجه ها هم بچه ها این بار بیشتر کار کردند و خوشبختانه تا الان من حداقل نقدی
نشنیدم.
به نظر
می رسد نقش جنوب کشور و جزیره قشم نسبت به شمال و تهران در کار کمتر بود؟
-قصه
ما از ابتدا هم این طور پیش رفت که ۴ الی ۵ قسمت در شمال بگذرد، حدود ۳ تا ۴ قسمت هم
در تهران بگذرد و ۳ تا ۴ قسمت هم در جاده ها بگذرد و دو قست آخر هم در قشم تصویربرداری
کنیم. همین اتفاق هم افتاد و وقتی وارد جنوب می شویم دیگر آخر قصه ماست و گنبد . گلدسته
به مقصد رسیده اند و باید نصب شوند و اولین مسجد روستا راه اندازی شود. به نظرم بیشتر
از این هم کش دادن قصه، آب بستن به سریال بود.
حضور
بازیگران جنوب هم به همین نسبت در کار کمتر بود.
-بله.
همه اینها به فیلمنامه بستگی دارد. وقتی ما یک لنج داریم که یک ناخدا به همراه همسر
و فرزندش کار می کند، دیگر نقش اضافه ای نداریم که بیاوریم. چون کارکترهایی که در این
بخش ها به سریال اضافه می شوند یک خانواده جنوبی هستند که بندری هم نیستند. آنها یک
خانواده مهاجر هستند که فقط حامل گنبد و گلدسته هستند و بیشتر از این کاری با آنها
نداشتیم.
این بار
محوریت سریال بر چه بود؟
-این
بار هم خانواده برای ما از همه مهم تر بود. یک سفر طولانی است که گنبد و گلدسته ای
که بار معنوی خوبی دارد از شمال به جنوب منتقل می شود تا شروعی شود برای اینکه این
بحث معنوی در جنوب کشور تداوم پیدا کند. ضمن اینکه در شرایط سخت اگر اتحاد و همدلی
و شادابی آدم ها حفش شود، راحت تر از کانون های خطر عبور می کنند.
به نظر
می رسد در سری دوم، آن طور که باید فرصت برای پرداختن به استان های دیگری که سر راه
کامیون ارسطو بود را نداشتید؟
-بله.
به دلیل کمبود زمان بود. در «پایتخت ۳» این کمبود زمان را جبران می کنیم.
مگر قرار
است سری سوم آن نیز ساخته شود؟
-دو سال
پیش هم همه می گفتند مگر قرار است سری دوم آن ساخته شود؟ خدا را چه دیدید شاید ساخته
شود.در حال حاضر طرحی داریم که این بار خانواده نقی به تاجیکستان سفر میکنند. اگر
شرایط فراهم شود این سریال را می سازیم.
پس از
پخش سری اول سریال و استفاده از نام نقی برای شخصیت اصلی سریال و پس از آن توهین یک
خواننده مرتد به اما دهم شیعیان امام علی النقی(ع) برخی فکر می کردند که شما دیگر این
نام را مورد استفاده قرار نخواهید داد.
-اگر
قرار است یک نفر در یک نقطه ای از دنیا یک اراجیفی بگوید و ما تحت تاثیر آن مزخرف خودمان
را تغییر بدهیم، نشان می دهد که آن مزخرف بر ما تاثیر گذاشته که کارمان را تغییر داده
ایم. در صورتی که نقی قصه ما مرد خانواده است و همسر و فرزندان و پدرش را دوست دارد
و حلال و حرام سرش می شود و اهل عبادت است و آدم شریفی است. همه ویژگی های مثبت در
نقی ما وجود دارد پس چرا ما باید به خاطر یک سری مزخرفات و بلاهتی که فردی در گوشه
ای از دنیا گفته او را عوض کنیم. او مزخرف گفته و به ائمه ما توهین کرده است.
نسخه جدید «آرزوهای بزرگ» به تلویزیون میآید
شبکه
سه سیما قصد دارد نسخهی جدیدی از «آرزوهای بزرگ» را در قالب دو قسمت از پنجشنبه، پنجم
اردیبهشت ماه به روی آنتن ببرد.
به گزارش
خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «آرزوهای بزرگ» محصول
۲۰۱۱ انگلستان است و به کارگردانی برایان کرک ساخته شده است.
چندی
پیش دوبله این مینی سریال که یکی از جدیدترین اقتباسهای رمان مشهور «آرزوهای بزرگ»
است، با سرپرستی مریم شیرزاد برای پخش از تلویزیون به پایان رسید.
به گزارش
ایسنا، قسمت اول «آرزوهای بزرگ» پنجشنبه ساعت ۲۰ و قسمت دوم آن روز جمعه ساعت ۲۰ به
روی آنتن میرود. داگلاس بوت، جک روت، ری وینستون و دیوید ساچت از جمله بازیگران
این مجموعه هستند.
مینی
سریال«آرزوهای بزرگ» که اولین بار در کریسمس سال ۲۰۱۱ میلادی در تلویزیون انگلستان
نمایش داده شده، روایتگر داستان پسری یتیم به نام پیپ است که با خواهر بداخلاقش و
شوهر آهنگر وی زندگی میکند. یک روز او در قبرستان به طور اتفاقی زندانی فراری به نام
ابل مگ ویچ را میبیند. مگ ویچ از او میخواهد که مقداری نان و یک سوهان برایش بیاورد.
پیپ از روی ترس و ترحم این کار را انجام میدهد اما پلیس مگ ویچ را دستگیر میکند.مدتی
بعد پیپ به استخدام پیر دختری به نام دوشیزه هاویشام در میآید تا هم صحبت وی باشد
و او را سرگرم کند. پیپ دلباخته استلا دختر خوانده هاویشام میشود اما استلای مغرور
همیشه او را تحقیر میکند. از همین جا ترک کردن روستا و زندگی کردن مثل نجیب زادگان
به یکی از آرزوهای پیپ تبدیل میشود چند سال بعد، وکیلی به نام جگرز خبر میدهد که
فردی ناشناس هزینه درس خواندن پیپ را برعهده گرفته است. پیپ به لندن میرود و دوران
جدیدی در زندگیاش آغاز میشود.
در این
سریال منوچهر والیزاده به جای پیپ صحبت کرده است. اکبر منانی نیز دوبلور دیوید ساچت
بازیگر نقش جگرز بوده است. ساچت همان بازیگری است که نقش پوآرو را در سریالی به همین
نام بازی کرده و منانی گویندهاش بود.
سایر
دوبلورهای «آرزوهای بزرگ» عبارتند از: حسین عرفانی(ری وینستون/مگ ویچ)،زهره شکوفنده(گیلیان
اندرسون/هاویشام)، مینو غزنوی(استلا)،ناهید امیریان، پرویز بهرام، پرویز ربیعی،ناصر
احمدی،ناهید شعشعانی، چنگیز جلیلوند، شروین قطعهای، رضا آفتابی، مهسا شرافت،
زهرا سوهانی، علی محمد اشک بوس، حسین سرآبادانی، آیدین درویشزاده، امیربهرام کاویان
پور، صنم نکواقبال،دلارام شکوهی، آرزو روشناس،نازنین یاری، پویان مقدم و محمد
یاراحمدی.
بر اساس
این گزارش «آرزوهای بزرگ» تاکنون برندهی پنج جایزه از جمله دو جایزه بافتا شده و کاندیدای
۱۱ جایزه دیگر بوده است.
سیستم EPG شبکه های صدا و سیما به زبان فارسی فعال شدند
از هم اکنون شبکه های دیجیتال صدا و سیما بر روی
فرکانس ۱۱۸۸۱ ماهواره عرب ست (قابل دریافت فقط با رسیور های HD) سیستم
EPG خود را به زبان فارسی فعال کرده اند. جز تعداد کمی از این شبکه ها، مابقی دارای
این سیستم می باشند.
EPG به شما این اجازه را خواهد داد که از برنامه در حال پخش، برنامه بعدی و برنامه
قبلی پخش شده در یک شبکه مطلع شوید. همچنین از لیست برنامه های روزهای آینده خبردار
شوید.
تا کنون
تنها شبکه ماهواره ای فارسی که این سیستم را پشتیبانی می کرد، شبکه MBC Persia بود که بر روی عرب ست کد شد و هم اکنون بر روی این ماهواره فاقد EPG می باشد.
فرکانس ۱۱۰۵۴ و ۱۱۶۴۲ هاتبرد، دو فرکانس عجیب!
عده ای
می گویند این دو فرکانس را با قدرت فراوان دریافت می کنیم، عده ای دیگر می گویند اصلا
این فرکانس را نمی توانیم بگیریم!
جالب
است بدانید که هیچ کس منکر این نیست که این دو فرکانس قوی هستند! اما مشکل اینجاست
که هر دو فرکانس، فرکانس های عجیبی هستند. عدد کیفیت و قدرت در رسیور ها بالا نشان
داده می شود، اما به محض این که بادی به دیش بخورد یا ساعت ال ان بی تنظیم نباشد یا
فاصله ال ان بی از مرکز دیش دقیق نباشد یا حتی در سیم دو تکه گی ایجاد شده باشد، باید
با این دو فرکانس خداحافظی کرد!
از همه
مهم تر پارازیت ها هستند! اختلالات در امواج ماهواره ای که باعث می شوند صدای امریکا
و بی بی سی و شبکه های سیاسی و خبری سالم بمانند، اما چنین فرکانس هایی زده شوند! شاید
به خاطر این بود که PMC از بین دو فرکانس انتخابی خود برای ماندن، ۱۱۰۵۴ را
انتخاب نکرد! چون ظاهرا استعلامی گرفته بود و متوجه شده بود که این فرکانس با وجود
این که قوی هست اما عجیب است!
در مقابل
فرکانس ۱۱۳۱۷ هم فرکانس عجیبی است! با آن که آنقدر عدد قدرت و کیفیت سیگنال در رسیور
بالا نمی رود، اما گاهی اوقات حتی اگر تا ۴ درجه دیش را بچرخانید هنوز آب از آب تکان
نمی خورد و فرکانس به همان قدرت قابل دریافت است!
فرکانس
۱۱۴۷۰ هاتبرد از همه عجیب تر است! به جز عده محدودی که شاید به ۳۰ درصد هم نرسند، این
فرکانس نه قدرت قوی دارد، نه کیفیت! در کل به اصطلاح دوستان، برای هوا پخش می شود
(البته در ایران)
به هر
حال اگر ۱۱۶۴۲ و ۱۱۰۵۴ هاتبرد را ندارید، ۷۰ درصد دلیلش پارازیت هایی هست که شاید حتی
متوجه نباشید که وجود دارند! شاید شما حتی یوتلست را مثل آینده داشته باشید! یا شبکه
های بی بی سی و صدای امریکا را دریافت کنید! اما این فرکانس را نه!
به این
دلیل که منبع پارازیت یا دور از شماست، یا مانعی بر سر آن وجود دارد، اما به هر حال
تاثیر خود را بیشتر روی این دو فرکانس می گذارد.
از آن
سو اگر مطمئن هستید که در شهرتان هیچ پارازیتی نیست (خوش به سعادتتان! التماس دعا!)
طول سیم را چک کنید. ساعت ال ان بی را چک کنید که دقیقا ۵ یا ۱۱ باشد. فاصله ال ان
بی از مرکز دیش و طول میله های نگه دارنده دیش را دقیق چک کنید! مانع جلوی دیشتان نباشد.
اگر این موارد پاسخ گو نبود، به طور کل بیخیال این دو فرکانس شوید!
حتی جالب
تر این که گزارش شده یه دیش با یک ال ان بی دو سوزنه، یکی از سوزن ها این فرکانس ها
را دریافت می کند، اما وقتی سیم را از سوزن اول در می آوریم و به سوزن دوم متصل می
کنیم، این دو فرکانس خداحافظی می کنند!
یا گزارش
شده از دو برادر که دیش های در کنار هم دارند و یکی دریافت می کند و دیگری خیر!
این دو
فرکانس اصولا فرکانس های عجیبی هستند!شبکه های فارسی واقع در این دو فرکانس:
فرکانس
۱۱۶۴۲:
AAA Family
AAA Music
ITN
Face1
Kalameh Farsiفرکانس ۱۱۰۵۴:
Nex1
Music 4
Persian Star 1
Persian Star 2
Iran FM TV
Iran MN TV
Mi TV
Iran Music
TM TV
شاید
به همین خاطر است که تلویزیون ITN دائما گزارش های رسیده درباره فرکانس و ضعیف بودن آن
را تایید می کند. شاید به خاطر همین موضوع باشد که عده ای هنوز تلویزیونی مانند Nex1 و یا TM TV را نمی شناسند!
البته
فرکانسی مانند ۱۱۶۰۴ هاتبرد هم می شود گفت این چنین گزارش هایی رسیده است!
توقف پخش ITN در فرکانس ۱۱۶۴۲
ITN روی ترانسپاندر ۱۱۶۴۲ هاتبرد فعلا قطع شده است .این کانال قبلا اعلام کرده
بود از تاریخ ۱۰اردیبهشت روی فرکانس ۱۱۳۱۷ فعال خواهد شد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر